سماق ترش

سماق ترش

سماق ترش

سماق ترش

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

شعر در مورد آهن

شعر در مورد آهن

در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آهن برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

حرف نزن فقط محکم در آغوشم بگیر

مثل آب، آهن گداخته را …

شعر در مورد آهن

چه می گذرد در دلم

که عطر آهن تفته از کلماتم ریخته است

شعر در مورد آهن زنگ نزن

ایران به شوق زندگی در مرگ رویین‌تن شده

مرد و زنش تلفیقی از ابریشم و آهن شده

شعر در مورد آهنگ

داشتم از این شهر می رفتم صدایم کردی جا ماندم از کشتی ای که رفت و غرق شد!

البته این فقط می تواند یک قصه باشد در این شهر دود و آهن دریا کجا بود

که من بخواهم سوار کشتی شوم و تو صدایم کنی! فقط می خواهم بگویم تو نجاتم دادی تا اسیرم کنی!

شعر در مورد آهنگری

منتظرم … شبیه یک آهنگِ غمگین قدیمی ، در آرشیو رادیو …

زنگ بزن، بگو که می‌خواهی مرا بشنوی .

شعر در مورد آهن ربا

هر که پیوندد به اهل حق ز مردان خداست

آهن پیوسته با آهن ربا، آهن رباست

شعری در مورد آهن

به روز رزم که آهن دلان آهن خفتان

بسان آتش سوزان نهان شوند در آهن

شعر کودکانه در مورد آهن ربا

دل من آهن و عشق تو بود مغناطیس

ربود جذبه آهن ربای آهن ما

شعر در مورد راه آهن

آتش ز آهن آمد و زو گشت آهن آب

آهن ز خاره زاد و از او گشت خاره سست

شعر در مورد کاوه آهنگر

ای عجب با جمله آهن به هم آن صورت است

گرچه بیرون است ازآن آهن بدان آهن در است

شعر زیبا در مورد آهن ربا

وگر افراسیابش نیز خوانم بس عجب نبود

که آهن خود و آهن جوشن و آهن قبا آمد

شعر درباره ی اهن زنگ نزن

دل تو همچو سنگ و من چو آهن ثابت اندر عشق

ایا آهن ربا آخر سوی آهن نمی آیی

شعر کودکانه در مورد اهن ربا

کوه آهن شد غمم وز بخت من

در جهان آهن ربایی مانده نیست

شعر درباره آهن ربا

بل که آهن ز آه من بگداخت

ز آهن آواز الامان برخاست

شعر درباره آهن ربا

مظفری که به اندیشه کین تو اندتوخت

ز پیل آهن یشک و ز شیر آهن خای

شعر کودکانه درباره آهن ربا

جمله خیالات جهان پیش خیال او دوان

مانند آهن پاره ها در جذبه آهن ربا

شعر در مورد آهنربا

نرم آهن و سنگی سوی انوار چه ره یافت

کز آهن و سنگی علم نور برآمد

شعر درباره راه آهن

آن را که بود آهن آهن ربا کشید

وان را که بود برگ کهی کهربا ببرد

شعر در مورد آهن

طبع تو چو سنگست و دلت چون آهن

وز آهن و سنگ جسته آتش سوی من

شعر در مورد آهن زنگ نزن

گفتی که چه بی شرم و چه آهن روئی

آئینه کند همیشه آهن روئی

شعر در مورد آهنگ

یکی سرو بودی چو آهن قوی

تو را سرو چنبر شد آهن خمیر

شعر در مورد آهنگری

مردمان آهن بسیار بسودند ولیک

جز به داوود نگشت آهن و پولاد خمیر

شعر در مورد آهن ربا

گر آهن نیستی تف آه

با خود بردی بر آسمانم

شعری در مورد آهن

گفتم آهن دلی کنم چندی

ندهم دل به هیچ دلبندی

شعر سگ

از بوی دود و آهن و گِل مست می شود

در سرزمین من عرق کارگر سگی ست

جنــگ و جــنون و زلــــــزله؛ مــرگ و گرســنگی

اخبار یک ، سه ، چار، دو ،تهران، خبر سگی ست

شعر کودکانه در مورد آهن ربا

جنیان ترسند ز آهن لیک از عشق کفش

دیدها بر آهن تیغ یمان افشانده اند

شعر در مورد راه آهن

زاهدا دل بده بقصه عشق

آهن کهنه را بحلوا ده

شعر در مورد کاوه آهنگر

صیقل آینه نه فلکست

ز امتحان آهن پرزنگ بیار

شعر زیبا در مورد آهن ربا

چو آهن گشت آیینه به آخر

بگفتا شکر ای سلطان هادی

شعر درباره ی اهن زنگ نزن

دانه دامست، چرا می خوری؟!

آهن سردست، چرا می زنی؟!

شعر کودکانه در مورد اهن ربا

از کوه خیزد آهن و زر، لیک وقت کار

زر تاج شاه گردد و آهن تبر شود

شعر درباره آهن ربا

هم زحل رنگم چو آهن هم ز آتش حامله

وز حریصی چون نعایم آهن و آتش خورم

شعر کودکانه درباره آهن ربا

تا مرا دیدی ز خلق از عشق رویت سوخته

سنگ و آهن بودت از دل سنگ بر آهن زدی

شعر در مورد آهنربا

زنگار ز مس بگذرد و زنگ ز آهن

ز آن تیر و سنان از مس و آهن بگذارند

شعر درباره راه آهن

می کند تأثیر در آهن دلان هم حرف سخت

چشم سوزن را اگر آهن ربا روشن کند

شعر در مورد آهن

گربه سنگ و آهن از چشم بدان گیرم پناه

چشم بد از سنگ و آهن چون شرر پیدا شود

شعر در مورد آهن زنگ نزن

روح چون تن پرور افتد عاقبت تن می شود

آب در آهن چو لنگر کرد آهن می شود

شعر در مورد آهنگ

نیم نومید از جذب محبت با گرانجانی

که آهن صاحب بال و پر از آهن ربا گردد

شعر در مورد آهنگری

به وصل از دامن عاشق ندارد دست دلگیری

که ممکن نیست زنگ آهن از آهن ربا خیزد

شعر در مورد آهن ربا

گفتم از آن بترس که آهن دلی کنم

گفت آن پری نیم که ز آهن کنم فرار

شعری در مورد آهن

آهن خرد آیینه گر بر وی نهد زخم شرر

ما را نمی خواهد مگر خواهم شما را بی شما

شعر کودکانه در مورد آهن ربا

پری بگریزد از آهن تو ای ماه پری چهره

چرا یکپاره آهن را نهان در پرنیان کردی

شعر در مورد راه آهن

دل نیست کم از آهن آهن نه که می داند

آن سنگ که پیدا شد پولادربایی را

شعر در مورد کاوه آهنگر

خروش و جوش هر مستی ز جوش خم می باشد

سبکساری هر آهن ز تو آهن ربا باشد

شعر زیبا در مورد آهن ربا

ای خروشیده ز دردم سنگ و آهن دم به دم

چون نجست از سنگ و آهن برق بخروشیده گیر

شعر کودکانه در مورد اهن ربا

ز بخت من ز دل تو سدیست از آهن

که آهن آید فرزند از زن و شو سنگ

شعر درباره ی اهن زنگ نزن

تا درون سنگ و آهن تابش و شادی رسید

گر تو را باور نیاید سنگ بر آهن بزن

شعر درباره آهن ربا

بربوده گشتند آن طرف چون آهن از آهن ربا

زان سان که سوی کهربا بی پر و پا پرد کهی

شعر کودکانه درباره آهن ربا

چسان از پنجه آهن ربا دامن کشد آهن؟

به روی خاک، گنج از جذبه قارون نمی آید

شعر در مورد آهنربا

کوه آهن پیش ازین بر من سبک چون سایه بود

این زمان از سایه خود کوه آهن می کشم

شعر درباره راه آهن

آهن که چه دید از غم آن چهره بگویید

تا آینه پیشش نزنند آینه داران

شعر در مورد آهن

منقاد دلیلی شو، در راه، که آهن را

بی صحبت اکسیری دورست ز زر بودن

شعر در مورد آهن زنگ نزن

سنگین دل تو در همه عمر از طریق مهر

بر حال من نسوخته و آهن بسوخته

شعر در مورد آهنگ

نقد تو زیر سکه معنی کجا نهند؟

چون آهن تو زر نشد از کیمیای دل

شعر در مورد آهنگری

گرفتمت که بکوبم بسی به پتک نصیحت

چه آلت از تو توان ساختن؟ که آهن سردی

شعر در مورد آهن ربا

کاهن و سنگ را چو آب کند

آتشی، کو بزاد از آهن و سنگ

شعری در مورد آهن

بی کشش نتوان به پای آهن این ره را برید

دست خود ای سوزن از آهن ربا کوته مکن

شعر کودکانه در مورد آهن ربا

نهفته آهن در سنگ خاره است و

ترا درون سینه چون گل، دلی است از آهن

شعر در مورد راه آهن

در تجرد رشته واری بند دست و پا شود

بر شناور کوه آهن می شود، سوزن در آب

شعر در مورد کاوه آهنگر

کوشش جان برنیاید با گرانی های جسم

آب در آهن گران سیرست، چون آهن در آب

شعر زیبا در مورد آهن ربا

در تعلق کوه آهن در شمار سوزن است

در تجرد سوزنی همسنگ کوه آهن است

شعر درباره ی اهن زنگ نزن

آب آهن را زمین تشنه لب آهن رباست

تیغ او خواهد به فریاد گلوی من رسید

شعر کودکانه در مورد اهن ربا

ترک اراده کن سبکبار می شود

آهن چو تن به جذبه آهن ربا دهد

شعر درباره آهن ربا

کمند جذبه من کوه آهن بر کمر دارد

به سوزن برنمی آیم اگر آهن ربا باشم

شعر کودکانه درباره آهن ربا

به گرز آهن سای و به نیزه صخره گذار

به تیر موی شکاف و به تیغ شیر اوژن

شعر در مورد آهنربا

گر نفاذ دیو بندت باس آهن بشکند

درع داودی کند در دستها زین پس پری

شعر درباره راه آهن

فرستاده شد گرچه نیکو نباشد

که زنگار آهن سوی کان فرستم

شعر در مورد آهن

بسکه آفت ما ضعیفان را حصار آهن است

چشم زخمی گر هجوم آرد دعای جوشن است

شعر در مورد آهن زنگ نزن

ز اختلاط سخت رویان کینه جولان میکند

سنگ و آهن تا بهم ناید شرر بیتاب نیست

شعر در مورد آهنگ

اعتباراهل ظلم از عالم اقبال نیست

آتش آلود است آن آبی که آهن میکشد

شعر در مورد آهنگری

نیست دوام حضور جز بثبات قدم

گر در دل میزنید حلقه آهن برید

متن بی قراری

حالا که رفتنی شده ای طبق گفته ات

باشد، قبول…لااقل این نکته را بدان:

آهن قراضه ای که چنان گرم گرم گرم

  • طوبی املشی

اشعار فاضل نظری برای امام رضا

دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۸:۴۵ ق.ظ

اشعار فاضل نظری برای امام رضا

اشعار فاضل نظری ، اشعار عاشقانه فاضل نظری ، اشعار جدید اشعار فاضل نظری

در این مطلب از سایت تفریحی جسارت گزیده ای از بهترین اشعار فاضل نظری را برای شما عزیزان تهیه کرده ایم.در ادامه توضیحاتی در مورد این شاعر گرانقدر و کتاب های ایشان برای شما آورده ایم. اگر علاقه مند به خواندن اشعار نزار قبانی هستید روی لینک کلیک کنید.

بیوگرافی فاضل نظری

این شاعر گرانقدر متولد سال 1358 در شهرستان خمین است. او استاد دانشگاه و مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.تحصیلات ابتدایی خود را در خمین و خوانسار گذرانده است.در سال 1376 برای تحصیل در رشته مدیریت به تهران آمد و دارای دکترای رشته مدیریت تولید و عملیات در دانشگاه شهید بهشتی است.

کتاب های فاضل نظری

گریه‌های امپراتور

اقلیت

آن‌ها

ضد

کتاب

اکنون

اشعار زیبای فاضل نظری

هرچه آیینه به توصیف تو جان کند نشد 

آه، تصویر تو هرگز به تو مانند نشد

گفتم از قصه عشقت گرهى باز کنم

به پریشانى گیسوى تو سوگند، نشد

اشعار فاضل نظری

خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند 

تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد

من دهان باز نکردم که نرنجی از من

مثل زخمى که لبش باز به لبخند، نشد

اشعار فاضل نظری دانلود

دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند

بلکه چون برده مرا هم بفروشند، نشد

اشعار فاضل نظری پی دی اف

نسبت عشق به من نسبت جان است به تن

تو بگو من به تو محتاج ترم یا تو به من

زنده‌ام بی تو همین قدر که دارم نفسی

از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن…

اشعار فاضل نظری کتاب اقلیت

بامت بلند باد

که دلتنگی ات مرا

از هرچه هست

غیر تو بیزار کرده است.

شعر فاضل نظری خداحافظی تلخ

چشمت  به چشم ما و دلت پیش دیگری‌ست

جای گلایه نیست! که این رسم دلبری‌ست

 هرکس گذشت از نظرت در دلت نشست

تنها گناه آینه‌ها زودباوری‌ست.

دانلود کتاب اشعار فاضل نظری

 هرکس گذشت از نظرت در دلت نشست

تنها گناه آینه‌ها زودباوری‌ست.

دانلود اشعار فاضل نظری برای موبایل

شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی‌ست

که آنچه در سر من نیست بیم رسوایی‌ست

چه غم که خلق به حسن تو عیب می‌گیرند

همیشه زخم زبان خون‌بهای زیبایی‌ست

دانلود تمام اشعار فاضل نظری

اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب

که آبشارم و افتادنم تماشایی‌ست

 شباهت تو و من هر چه بود ثابت کرد

که فصل مشترک عشق و عقل، تنهایی‌ست

فایل پی دی اف اشعار فاضل نظری

کنون اگرچه کویرم، هنوز در سر من

صدای پَر زدن مرغ‌های دریایی‌ست

اشعار فاضل نظری در کتاب ضد

سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد

اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد

 من و تو پنجره‌های قطار در سفریم

سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد.

اشعار جدید فاضل نظری کتاب ضد

سکه‌ی این مهر از خورشید هم زرین‌تر است

خون ما از خون دیگر عاشقان رنگین‌تر است

رود راهی شد به دریا، کوه با اندوه گفت

می‌روی اما بدان دریا ز من پایین‌تر است

شعر فاضل نظری به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

ما چنان آیینه‌ها بودیم، رو در رو ولی

امشب این آیینه از آن آینه غمگین‌تر است

گر جوابم را نمی‌گویی، جوابم کن به قهر

گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین‌تر است

شعر امام رضا فاضل نظری

سنگدل! من دوستت دارم، فراموشم نکن

بر مزارم این غبار از سنگ هم سنگین‌تر است.

شعر فاضل نظری خداحافظی تلخ

این چیست که چون دلهره افتاده به جانم

حال همه خوب است، من اما نگرانم

در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر

مثل خوره افتاده به جانم که بمانم

شعر فاضل نظری عاشقانه

چیزی که میان تو و من نیست غریبی است

صد بار تو را دیده ام ای غم به گمانم؟

انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت

اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم

شعر فاضل نظری جدید

از سایه ی سنگین تو من کمترم آیا؟

بگذار به دنبال تو خود را بکشانم

ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران

آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم

شعر فاضل نظری امام حسین

بگذار اگر این‌بار سر از خاک برآرم

بر شانه‌ی تنهایی خود سر بگذارم

از حاصل عمر به‌هدر رفته‌ام ای ‌دوست

ناراضی‌ام، امّا گله‌ای از تو ندارم

شعر فاضل نظری امام رضا

در سینه‌ام آویخته دستی قفسی را

تا حبس نفس‌های خودم را بشمارم

از غربت‌ام این‌قدر بگویم که پس‌از تو

حتی ننشسته‌ست غباری به مزارم

شعر فاضل نظری عشق

ای کشتی جان! حوصله کن می‌رسد آن‌روز

روزی که تو را نیز به دریا بسپارم

 نفرین گل سرخ بر این «شرم» که نگذاشت

یک‌بار به پیراهن تو بوسه بکارم

شعر فاضل نظری محرم

ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار

تا دست خداحافظی‌اش را بفشارم.

شعر فاضل نظری زیبا

با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج

حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج

ای موی پریشان تو دریای خروشان

بگذار مرا غرق کند این شب مواج

شعر فاضل نظری به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم

یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج

 ای کشته ی سوزانده ی بر باد سپرده

جز عشق نیاموختی از قصه حلاج

شعر عاشقانه کوتاه فاضل نظری

یک بار دگر کاش به ساحل برسانی

صندوقچه ای را که رها گشته در امواج

شعر عاشقانه جدید فاضل نظری

ای که برداشتی از شانه‌ی موری باری

بهتر آن بود که دست از سر من برداری

 ظاهر آراسته‌ام در هوس وصل، ولی

من پریشان‌ترم از آنم که تو می‌پنداری

شعر عاشقانه غمگین فاضل نظری

هرچه می‌خواهمت از یاد برم ممکن نیست

من تو را دوست نمی‌دارم اگر بگذاری

 موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر

به دل سنگ تو از من نرسد آزاری

شعر عاشقانه زیبا فاضل نظری

بی‌سبب نیست که پنهان شده‌ای پشت غبار

تو هم ای آینه از دیدن من بیزاری؟!

شعر عاشقانه ی فاضل نظری

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

اصلن به تو افتاد مسیرم که بمیرم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم

یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم.

شعر فاضل نظری جدید

یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا

افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

جدیدترین شعر فاضل نظری

این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است

من ساخته از خاک کویرم که بمیرم

خاموش مکن آتش افروخته ام را

بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم.

شعر های جدید فاضل نظری

عقل بیهوده سر طرح معما دارد

بازی عشق مگر شاید و اما دارد

با نسیم سحری دشت پر از لاله شکفت

سر سربسته چرا اینهمه رسوا دارد

اشعار فاضل نظری درباره امام حسین

در خیال آمدی و آینه ی قلب شکست

آینه تازه از امروز تماشا دارد

بس که دلتنگم اگر گریه کنم می گویند

قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد

شعر فاضل نظری در مورد عشق

تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است

چه سر انجام خوشی گردش دنیا دارد

عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت

چه سخن ها که خدا با من تنها دارد.

شعر عشق از فاضل نظری

موج عشق تو اگر شعله به دل‌ها بکشد

رود را از جگر کوه به دریا بکشد

گیسوان تو شبیه ‌است به شب اما نه

شب که اینقدر نباید به درازا بکشد

شعر عشقی از فاضل نظری

خودشناسی قدم اول عاشق شدن است

وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد

عقل یکدل شده با عشق، فقط می‌ترسم

هم به حاشا بکشد هم به تماشا بکشد

شعر زیبااز فاضل نظری

زخمی کینه‌ی من این تو و این سینه‌ی من

من خودم خواسته‌ام کار به اینجا بکشد

یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری‌است

وای اگر کار من و عشق به فردا بکشد

زیباتری شعر فاضل نظری

من خود دلم از مهر تو لرزید, وگرنه

تیرم به خطا می رود اما به هدر, نه!

دل خون شده وصلم و لب های تو سرخ است

سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر, نه

شعر بسیار زیبای فاضل نظری

با هرکه توانسته کنار آمده دنیا

با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!

بد خلقم و بد عهد زبانبازم و مغرور

پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟

اشعار فاضل نظری

یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد

یک بار دگر, بار دگر, بار دگر … نه

اشعار فاضل نظری دانلود

بعد از این بگذار قلب بی‌قراری بشکند

گل نمی‌روید، چه غم گر شاخساری بشکند

باید این آیینه را برق نگاهی می‌شکست

پیش از آن ساعت که از بار غباری بشکند

اشعار فاضل نظری پی دی اف

گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه‌ام

صبر باید کرد تا سنگ مزاری بشکند

شانه‌هایم تاب زلفت را ندارد، پس مخواه

تخته‌سنگی زیر پای آبشاری بشکند

اشعار فاضل نظری کتاب اقلیت

گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست   

دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا               

دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟

اشعار فاضل نظری ، hauhv thjqg kzvd ، بهترین اشعار فاضل نظری ، اشعار جدید فاضل نظری

عکس بسیار زیبای فاضل نظری و رامبد جوان در برنامه خندوانه. برای دیدن عکس های فاضل نظری و عکس های جدید رامبد جوان روی لینک کلیک کنید.

شعر فاضل نظری خداحافظی تلخ

گل محمدی من مپرس حال مرا!

به غم دچار چنانم که غم دچار من است

دانلودکتاب اشعار فاضل نظری

از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش

چاره‌ی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟

دانلود اشعار فاضل نظری برای موبایل

چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر

قربان آن گلی که مرا خوار کرده است

دانلود تمام اشعار فاضل نظری

امکان رستگاری من گر نبوده است

بیهوده آزموده مرا بارها خدا.

فایل پی دی اف اشعار فاضل نظری

تاوان عشق را دل ما

هر چه بود داد

چشم انتظار باش

در این ماجرا تو هم…

اشعار فاضل نظری در کتاب ضد

شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد

می توان سوخت اگر اَمر بفرماید عشق…

اشعار جدید فاضل نظری کتاب ضد

بعد‌ از این ‌در دل من، شوق رهایی هم نیست

این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن

شعر فاضل نظری به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

چو قناری به قفس…؟

یا چو پرستو به سفر…؟

هیچیک! من چو کبوتر، نه رهایم نه اسیر…!

شعر فاضل نظری

‎اُطلِبُ العشق مِنَ المهدِ الی تا به ابد !

‎باید این جمله برایِ همه دستور شود

شعر فاضل نظری خداحافظی تلخ

یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد

تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی می‌کند؟

هیچ کس هم صحبت تنهایی یک مرد نیست

خانه‌ی من با خیابانها چه فرقی می‌کند؟

شعر فاضل نظری عاشقانه

کفن برف کجا، !

پیرهن برگ کجا ؟!

خسته ام ، مثل درختی که از آذر ماهش …

شعر فاضل نظری جدید

زمین از آمدن برف تازه خشنود است

من از شلوغی بسیار رد پا بیزار…

شعر فاضل نظری امام حسین

هرچه می خواهمت از یاد برم ممکن نیست

من تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری

شعر فاضل نظری امام رضا

برکه ای گفت به خود :”ماه به من خیره شده !”

ماه خندید که “من چشم به ‘خود’ دوخته ام !”

شعر فاضل نظری عشق

دعای زنده ماندن چیست وقتی عشق با ما نیست؟

خداوندا دعای دوستان را بی اثر گردان…

شعر فاضل نظری محرم

جز خودم هیچکسی در غم تنهایی من

مثل فواره سرِ گریه به دامان نگرفت

شعر فاضل نظری زیبا

سفر بهانه‌ ی دیدار و آشنایی ماست

از این به بعد سفر مقصد نهایی ماست

شعر فاضل نظری به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

عشق رازیست

که تنها به خدا باید گفت…

چه سخن ها که خدا

با من تنها دارد…!

شعر عاشقانه کوتاه فاضل نظری

تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست

وگرنه فاصله ما هنوز یک قدم است

شعر عاشقانه جدید فاضل نظری

از مضحکه ی دشمن تا سرزنش دوست

تاوان تو را می دهم اما به چه قیمت؟!

شعر عاشقانه غمگین فاضل نظری

ای چشم تو بیمار،گرفتار،گرفتار

برخیز چه پیش آمده این بار علمدار

گیریم که دست و علم و مشک بیفتد

برخیز فدای سرت انگار نه انگار

شعر عاشقانه زیبا فاضل نظری

خواستم با غم عشقش بنویسم شعری

گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست

شعر عاشقانه ی فاضل نظری

ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین

آبروداری کن ای زاهد، مسلمانی بس است!

شعر فاضل نظری جدید

مپرس حال مرا روزگارم یارم نیست

جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست

نهال بودم و درحسرت بهار ولی

درخت می شوم و شوق برگ وبارم نیست

جدیدترین شعر فاضل نظری

شبی به لطف بیا برمزار من شاید

بروید آن گل سرخی که برمزارم نیست

شعر های جدید فاضل نظری

مرا ای ماهیِ عاشق

رها کن، فکر کن من هم

یکی از سنگ هایِ

کوچکِ افتاده در نهرم

اشعار فاضل نظری درباره امام حسین

آن با وفا کبوتر جلدی که پر کشید

اکنون به خانه آمده اما عوض شده است

شعر فاضل نظری در مورد عشق

شادم تصور میکنی وقتی ندانی…

لبخندهای شادی و غم فرق دارد

برعکس می‌گردم طواف خانه‌ات را…

دیوانه‌ها آدم به آدم فرق دارد…!

شعر عشق از فاضل نظری

تصور کن بهاری را که از دست تو خواهد رفت

خم گیسوی یاری را که از دست تو خواهد رفت

شعر عشقی از فاضل نظری

گفتم از قصه عشقت گرهى

باز کنم

به پریشانى گیسوى تو

سوگند نشد

خاطرات تو و دنیای

مرا سوزاندند

تا فراموش شود یاد تو

هرچند نشد

شعر زیبااز فاضل نظری

بیقرار توام و در دل تنگم گله هاست   

آه !بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست

اشعار فاضل نظری

  • طوبی املشی